دیکشنری
داستان آبیدیک
دچار شدن
english
1
general
::
suffer, encounter
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
دبیره شناسی
دبیرکل
دبیرکل اوپک
دبیری
دپوی کانتینری زمینی
دتاشه
دترجنت
دتسفروشی
دج
دجاجه
دجال
دچار
دچار احساسات کردن
دچار بودن
دچار تشنج کردن
دچار شدن
دچار مانع کردن
دچار وسوسه کردن
دچار کردن
دچاراختلال بینایی
دچارعلت کردن
دچاری
دخالت
دخالت دوستانه
دخالت کردن
دخت
دختر
دختر اندر
دختر برادر
دختر پسر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید